ساخت رنگدانه هاي سراميكي در اندازه نانو متري مي تواند در قدم اول به پخش شدن بهتر اين رنگدانه ها در محيط مورد نظر كمك كند. همچنين كاهش اندازه ذرات باعث كاهش دماي ذوب ذرات مي شود كه اين به كاهش دماي عملات حرارتي مورد نياز براي دستيابي به پودر ذرات بلوري كمك مي كند. در اين روش سعهي بر تنظيم مواد و نسبتهاي صحيح و مواد اوليه ساده و كم و كاهش مراحل و دماها در قسمت عمليات حرارتي شده است. در اين روش مواد پس از مخلوط شدن با آب به صورت يك مرحله اي درون كوره در دماي پايين 300C - و 150 قرار مي گيرندو پس از گذشت زمان تقريبي 15 دقيقه دماي كوره به دماي مناسب براي دستيابي به اكسيد بلوري 800C - و600 افزايش داده مي شود. نهايتا مواد بعد از خاتمه عمليات حرارتي كوتاه جمعا كمتر از 120 دقيقه مستقيما به صورت پودر در مي آيد اندازه دانه در اين روش پايين تر از 100 نانو متر و بعضا كمتر از 50 نانو متر است.

در اين كار، نانو ذرات نقره به روش كاهش شيميايي نمك نيترات نقره توسط سديم بورهايدرايد در حضور تري - آمونيم برمايد (CTAB) به عنوان پايدار كننده توليد شده است. نانو ذرات نقره خواص ضد باكتري وابسته به سايز از خود نشان مي دهند به اين صورت كه هر چه سايز ذرات كمتر باشد، خاصيت ضد باكتري آن ها بيشتر مي شود. همچنين خاصيت ضد ميكروبي نانو ذرات به پايداري محلول ها وابسته است، در حالي كه محلول هاي موجود در بازار بعد از گذشت مدت زماني دچار افزايش در سايز، در نتيجه تجمع و رسوب نانو ذرات مي شوند و كارايي خود را از دست مي دهند. در نمونه هاي حاضر ، ما با تغيير شرايط آزمايش، موفق به ساخت نانو ذرات نقره با اندازه فوق العاده كوچك و در نتيجه خاصيت ضد باكتري بسيارقوي شديم. همچنين محلول هايي كه در اين شرايط توليد شده اند، هم سايز پايدار دارند و هم بعد از گذشت مدت زمان هاي طولاني دچار تجمع (aggregation) و ريزش نشده اند. براي بررسي خاصيت ضد باكتري محلول ها از روش ميكرو - رقيق سازي استاندارد (standard microdilution method) كه ميتيمم غلظت لازم براي جلوگيري از رشد باكتري MIC و مينيمم غلظت لازم براي از بين بردن باكتري MBC را تعيين مي كند، استفاده شده است. براي مشخصه يابي و بررسي پايداري و سايز نانو ذرات از طيف سنج مرئي - فرابنفش UV Vis استفاده شده است. با توجه به خاصيت ضد ميكروبي قوي نانو ذرات بدست آمده، اين محلول ها به عنوان ضد عفوني كننده در بخش هاي مختلف، تهيه شوينده هاي ضد ميكروبي ، تهيه ماسك ها، دستكش ها و پارچه هاي ضد ميكروب، ساخت فيلترهاي تصفيه هوا و آب، ساخت كاشي ها وس راميك ها و ظروف ضد ميكروب و تهيه رنگ ها و رزين هاي ضد ميكروب و ... قابل كاربرد مي باشد.

ساخت فيبر SPME با پوشش ميكرو و نانو ساختارهاي اكسيد فلزي افزايش مساحت سطح فاز جامد استخراجي بر روي فيبرهاي سيكليكاي ذوب شده به عنوان فاز جامد ميكرو استخراج منجر به افزايش راندمان استخراج تركيبات از محيطهاي پيچيده مي شود. دستيابي به مساحت سطح زياد با رفتن به مقياس نانو در ساختارها به راحتي امكان پذير است. تهيه ساختارهاي يك بعدي در مقياس نانو همچنين منجر به افزايش بيش از پيش مساحت سطح شده و راندمانهاي استخراج را به شدت افزايش مي دهد. رسيدن به ساختارهاي يك بعدي از با استفاده از روش شيميايي امكان تهيه مقادير زياد فيبرهاي فاز جامد ميكرو استخراج را در شرايط عادي دما و فشار و حداقل زمان ممكن مي سازد. در اين كار ساخت آرايه هاي يك بعدي اكسيد فلزي بر روي فيبرهاي سيليكاي ذوب شده با استفاده از روش شيميايي صورت مي گيرد. نانو ميله هاي Zno,sno2 با قطر و طول متفاوت سنتز شده و براي استخراج سموم از آب بكار برده شدند. نتايج نشان داد كه به دليل افزايش مساحت سطح فاز جامد استخراجي حد تشخيص ها به شدت كاهش يافته و دامنه خطي افزايش شديدي نسبت به نمونه هاي تجاري و گزارشات قبلي نشان مي دهد.

رهايش كنترل شده‌ي دارو در بافتهاي هدف از حاملهاي ترانوستيكي دارويي يكي از چالش‌هاي اصلي در تحقيقات دارورساني است. شروع رهاسازي دارو در زمان مناسب به پزشكان امكان كاربري فراواني در درمان بيماري‌هاي مانند سرطان كه رشد سريعي دارند مي‌دهد. كنترل رهايش دارو از حامل به وسيلهي محركهاي فيزيكي از راه هاي اميدبخش كنترل رهايش دارو است. استفاده از نانوساختارها براي جذب انرژي محركهاي فيزيكي مانند امواج ميدان الكتريكي بسامد راديويي به عنوان يكي از رويكردهاي نوين گرمادرماني مطرح شده است. در اين اختراع درابتدا توانايي توليد گرما توسط خوشههاي طلا با اندازه هاي كمتر 3 نامتر تحت اعمال ميدان الكتريكي بسامد راديويي با توان 100 وات و بسامد MHz 56/13 نشان داده شد ( 150 ثانيه اعمال ميدان خوشههاي طلا به ميزان oC 5/8 توليد گرما كردند). در گام دوم خوشههاي طلا در نانوليپوزومهاي حاوي داروي دوكسوروبيسين بارگذاري شد. نانوليپوزومهاي بارگذاري شده با خوشههاي طلا داراي ميانگين اندازه nm 48±204 بوده و بارگذاري دوكسوروبيسين % 3/4±6/62 و بارگذاري خوشههاي طلا % 2±2/14 تعيين شد .در گام نهايي رهايش داروي دوكسوروبيسين از ليپوزومهاي حاوي خوشههاي طلا با تابش ميدان الكتريكي بسامد راديويي مورد بررسي قرار گرفت. اعمال ميدان الكتريكي بسامد راديويي براي زمان min 3 به فرمولاسيون موجب رهايش دارو به ميزان % 17/2±22/20 و كاهش تقريبا دو برابري IC50 بر روي سلولهاي سرطاني كولوركتال (C26) شد. ميتوان نتيجه گرفت كه از فرمولاسيونهاي ليپوزومي حاوي خوشههاي طلا براي رهايش يكباره و قابل كنترل از طريق ميدان الكتريكي راديوفركانس ميتوان استفاده كرد. همچنين اين فرمولايسيون توانايي بكارگيري براي روش هاي درماني و تشخيصي مبتني بر اشعه ايكس رابه خاطر عدد اتمي بالاي طلا و ساختار خوشه هاي طلا و ليپوزوم در بردارنده ي آنها را دارد.